درگیری نظامی میان ایران و اسرائیل، که پس از حملات اسرائیل به نقاط مختلف ایران آغاز شد و شدت گرفت، پرسشهای مهمی درباره هدف و پیامدهای واقعی این عملیات در محافل سیاسی و فنی مطرح کرده است.
مارک هیبز، تحلیلگر مؤسسه کارنگی در برلین، در گفتوگو با رادیوفردا این احتمال را مطرح میکند که حملۀ اخیر ممکن است هدفی فراتر از بازداشتن هستهای داشته باشد و از جمله موضوع «تغییر رژیم» مطرح باشد.
در همین حال آقای هیبز میگوید از آنجا که ایران ممکن است «در کوتاهمدت قادر به عبور از یک آستانه و دستیابی به توانایی سلاحهای هستهای باشد و این اتفاق پیشتر نیفتاده، سطح دیپلماسی برای جلوگیری از گسترش نزاع بسیار بیشتر از موارد مشابه پیشین خواهد بود».
پوشش زندۀ خبرهای مرتبط انفجارهای تازه در چند شهر ایران؛ امیدواری ترامپ به آتشبس بین ایران و اسرائیلارزیابی اولیه شما از حمله بامداد جمعه اسرائیل چیست؟
اطلاعاتی که تاکنون داریم، سؤالات بیشتری را نسبت به پاسخها مطرح میکند. اول از همه، البته ما نمیدانیم و ممکن است فهمیدن این موضوع زمان ببرد، ما نمیدانیم که حملات به تأسیسات هستهای ایران چقدر خسارت وارد کرده است. این یک سؤال بسیار مهم است زیرا پس از حملات، باید این سؤال مطرح شود که ایران با چه سرعتی میتواند برنامه هستهای خود را بازسازی کند و به خصوص با چه سرعتی میتواند غنیسازی اورانیوم تحریکآمیز را در هر یک از سایتهایی که دارد از سر بگیرد.
این مهم است زیرا این حمله تا حدی ممکن است واکنشی از سوی ایران را برانگیزد، که تهدید کرده است که در صورت تشدید چشمگیر خصومتهای اسرائیل یا ایالات متحده علیه برنامه هستهای ایران، آن را انجام خواهد داد.
این سؤال به طور فزایندهای مطرح شده است که آیا ایران در نتیجه این حملات از انپیتی خارج خواهد شد یا خیر. پاسخ ایران ممکن است به میزان خسارت، میزان آسیب به تأسیسات بستگی داشته باشد.
بسیار محتمل است که در روزهای آینده شاهد تصاویری باشیم که به نظر میرسد عکسهایی چشمگیر از خسارات بمباران و دود و آتش و چیزهای دیگر و مکانهایی در ایران باشند، که ممکن است برای ناظر این تصور را ایجاد کند که حملات در تخریب این تأسیسات موفقیتآمیز بودهاند.
اما در واقع، مسئله اینجاست که آیا این حملات در از کار انداختن و تخریب تجهیزاتی که ممکن است در سنگرها یا در مکانهایی زیر زمین قرار داشته باشند، موفق بودهاند یا خیر؛ مکانهایی که ایران، به دلیل ترس از حمله، با راهاندازی آنها در زیر زمین یا نصب آنها در زیر زمین، یا ایجاد حفاظت فیزیکی بسیار بسیار محکم برای این تأسیسات برای جلوگیری از حمله موفقیتآمیز از آنها محافظت کرده است.
اما حتی اگر در تخریب موفق باشد، همیشه این صحبت مطرح بوده است که شما نمیتوانید دانش موجود در کشور را بمباران کنید. بله، شش دانشمند کشته شدهاند، اما دانش هنوز وجود خواهد داشت.
بله، اساساً برخی در اسرائیل در گذشته نگرانی خود را در مورد نتیجه انجام چنین حملهای با نامیدن چنین عملیاتی به عنوان چمنزنی ابراز کردهاند.
به عبارت دیگر، مثل این است که یک ماشین چمنزنی بردارید و چمن را کوتاه کنید، اما چمن اساساً دوباره رشد خواهد کرد. شما چمن را نابود نکردهاید. شما چمن را کوتاه کردهاید، اما میتواند دوباره رشد کند.
اینگونه است که برخی نگرانی خود را در مورد آنچه اتفاق خواهد افتاد ابراز میکنند. این دانش وجود خواهد داشت. البته اگر تجهیزات به طور کامل نابود شوند، یک عقبگرد جدی رخ داده است.
سپس این سؤال مطرح میشود که چقدر طول میکشد تا ایران این برنامه را بازسازی کند. بنابراین ممکن است افرادی که این حمله را انجام دادهاند، علاوه بر حمله به تأسیسات و حداقل عقب راندن ایران برای مدت معینی، هدف تغییر رژیم در کشور را داشته باشند؛ جایی که اساساً گسترش درگیری علیه ایران توسط اسرائیل، از نظر آنها، ممکن است منجر به تلاش برای سرنگونی حکومت یا تغییر حکومت و در نتیجه تغییر سیاست هستهای اساسی ایران به سمت سیاست همکاری شود.
یعنی شما فکر میکنید این حمله ممکن است آنطور که اسرائیل میگوید پیشگیرانه نبوده باشد، بلکه یک دستور کار بزرگتر مانند تغییر رژیم در پشت آن نهفته است.
درست است. ما نمیدانیم چه چیزی در پشت تصمیم نتانیاهو برای انجام این کار نهفته است. واضح است که در گذشته، دولت اسرائیل عزم اصلی خود را برای مقابله با تهدید حمله ایران به اسرائیل با دستیابی به سلاحهای هستهای ابراز کرده است. و
بدون شک بحثی بین دولتهای درگیر در این مورد وجود دارد که ایران چقدر به دستیابی به سلاحهای هستهای نزدیک است. این بحث مدتهاست که ادامه دارد و بستگی به این دارد که شما چه تصوری از پیشبینی خود برای تبدیل شدن ایران به یک کشور دارای سلاح هستهای دارید. بنابراین این موضوعی است که به سختی میتوان آن را قطعی کرد. این موضوع بر اساس اطلاعاتی است که بیشتر آنها را در اختیار نداریم.
در روزهای آینده، احتمالاً یک مسئله مطرح خواهد شد. علاوه بر این سؤال که دولت ایالات متحده در این مورد چه میداند، سؤالاتی در مورد نقش و جایگاه آژانس بینالمللی انرژی اتمی وجود دارد. در مورد ایالات متحده، در روزها و هفتههای آینده خواهیم دید که آیا ایالات متحده در متقاعد کردن موضع خود مبنی بر اینکه در این ماجرا دخیل نبوده و در آن شرکت نداشته است، موفق خواهد شد یا خیر.
از دیدگاه آژانس بینالمللی انرژی اتمی، فکر میکنم باید سؤالاتی پرسیده شود و این سؤال مطرح خواهد شد که آیا اطلاعاتی به صورت غیررسمی یا رسمی توسط طرفهایی که اطلاعاتی در مورد آمادهسازی برای حمله داشتند، در اختیار آژانس قرار گرفته است یا خیر.
من این سؤال را فقط به این دلیل میپرسم که آژانس بینالمللی انرژی اتمی در انجام راستیآزمایی بسیار دخیل است. ایران برنامه هستهای بسیار پیچیدهای دارد. آژانس بینالمللی انرژی اتمی بهسختی تلاش میکند تا فعالیتهای ایران را روزانه راستیآزمایی کند. بنابراین سؤال این است که آیا آژانس و پرسنل آن در طول حمله در معرض خطر بودهاند یا خیر.
آیا سازوکاری برای ایران وجود دارد که این حملات متوقف شود؟ زیرا آنچه رئیس جمهور آمریکا ساعتی پیش به صورت آنلاین منتشر کرد و اظهارات نخست وزیر اسرائیل، به نظر میرسد که این تازه آغاز کار است و میتواند برای مدتی ادامه یابد. آیا راهی برای ایران، به عنوان یک عضو پیمان عدم اشاعه یا انپیتی، وجود دارد که این حملات علیه تأسیسات هستهای خود را متوقف کند؟
این اولین بار نیست که به تأسیسات هستهای حمله میشود. ما در سالهای اخیر شاهد خشونت علیه تأسیسات هستهای در اوکراین بودهایم. سابقهای از حملات علیه تأسیسات هستهای در خاورمیانه وجود دارد. در این موارد، آنچه بلافاصله اتفاق میافتاد این بود که جلسهای با حضور مدیرکل برگزار میشد که اعضای هیئت مدیره آژانس بینالمللی انرژی اتمی، از جمله کشوری که تأسیسات آن مورد حمله قرار گرفته بود، در آن حضور داشتند.
معمولاً آنچه اتفاق میافتد این است که ابراز تأسف کشورهای عضو از چنین حملهای صورت میگیرد. سپس پیامی به شورای امنیت سازمان ملل متحد ارسال میشود تا این رویدادها را بررسی کند.
بنابراین من گمان میکنم که این دوباره اتفاق خواهد افتاد. بسیار محتمل است که به دلیل ماهیت وخیم این موضوع و احتمال اینکه ایران در بدترین حالت ممکن است از انپیتی خارج شود، دیپلماسی برای رسیدگی به این موضوع بسیار فشرده باشد.
این فراتر از سطح دیپلماسیای خواهد بود که قبلاً در چنین مواقعی دیدهایم، زیرا در این مورد خاص ما در مورد کشوری صحبت میکنیم که تأسیسات هستهای آن در یک دوره زمانی بسیار حساس توسط یک دشمن مورد حمله قرار گرفته است.
کشوری که مورد حمله قرار گرفته ممکن است در کوتاه مدت قادر به عبور از یک آستانه و دستیابی به توانایی سلاحهای هستهای باشد. این قبلاً اتفاق نیفتاده است. این بدان معناست که این وضعیت بسیار جدیتر از موارد قبلی است.
من انتظار دارم که دیپلماسی در حال حاضر در سطح بسیار بالایی باشد تا جلوی این امر را بگیرد و سعی کند حمله را مهار و محدود کند و به نوعی به توافقی برسد که در آن بحث با ایران باید در مورد آینده برنامه هستهای آن صورت گیرد.
بیشتر در این باره: طارق رئوف: آژانس توانایی اجبار هیچ کشوری به توقف حملۀ نظامی را ندارد